مانند آتونی، این توهمات نیز می توانند در هنگام به خواب رفتن (توهمات هیپنوگوژیک یا پیشاخواب) یا پس از بیدار شدن (توهمات هیپنوپومپیک یا پساخواب) ظاهر شوند.
یکی از علائم رایج بختک، احساس فشار یا سنگینی روی سینه است. این احساس میتواند بهگونهای باشد که فرد تصور کند چیزی یا کسی روی سینهاش خوابیده و تنفس را سخت کند.
سلام من ۲۹ سالمه و هر شب تو خواب ناله میکنم. بعضی وقتها هم تو خواب حرف میزنم که اکثرا خودم نمی فهمم ولی گاهی شده که از صدای خودم بیدار میشم از بس که صدام بلنده و لحنم عصبی و پرخاشگره. ولی عجیب تر از اینها اینه که گاهی پیش میاد که نیمه شب درست مثل آدمهای بیدار راه میرم کار انجام میدم با اطرافیانم حرف میزنم و خیلی عادی جوابشون میدم و چشمام بازه، دررررست مثل تمام وقتهایی که بیدارم عادیه عادیم ولی کاااملا خواب هستم و اصلام یادم نمیاد چه کار کردم.
در بیشتر موارد، فلج خواب به تنهایی نیاز به درمان خاصی ندارد و با رعایت اصول بهداشت خواب، قابل کنترل است.
توهمات مزاحم که شخص در آن احساس می کند یک وجود تهدید کننده « بختک » حضور دارد،
تغییرات ناگهانی در زمان خواب، مانند تغییر شیفتهای کاری یا سفرهای بینالمللی میتوانند منجر به بروز بختک شوند.
رؤیایِ وحشتناکِ توأم با احساسِ خفگیِ در نهایت انسان را از خواب میپراند ولی در اصل مشاهدات و احساساتِ ناشی از این عارضه، آنقدر واقعی به نظر میرسد که شخص فکر میکند درحالِ تجربه امورِ ماوراء الطبیعه است!
بسیاری از بیماران میگویند که در زمان فلج خواب، تصاویری مانند ارواح و موجودات ناشناخته را میبینند. این تصورات عجیب، توهماتی هستند که به دلیل ادامه فعالیت مغز در وضعیت رویا، رخ میدهند.
بختک توسط جادوگران یا موجودات ماورایی برای آسیب رساندن به فرد فرستاده میشود.
کلینیک مغز و اعصاب و get more info روان دکتر مصطفی امیری با برخورداری از تجهیزات پیشرفته و متخصصان مجرب در زمینه خواب، آماده ارائه انواع خدمات مشاوره، درمان و تستهای تشخیصی است.
استفاده از لوازم خواب راحت: از تشک و بالشتهای مناسب استفاده کنید تا کودک راحت بخوابد.
تغییرات ناگهانی در زمان خواب، مانند تغییر شیفتهای کاری، سفرهای بینالمللی که موجب تغییر منطقه زمانی میشوند، یا تغییر در محل خواب، میتوانند موجب اختلال در چرخه خواب و بروز بختک شوند.
سلام تا چهار سال پیش که دخترم هنوز مدرسه نمیرفت زیاد این حالت بهم دست میداد به نظر خودم دلیلش این بود که زیاد میخوابیدم خیلی بیکار بودم اوقات فراغتم همش تو خواب سپری میشد .تا وقتی دخترم وارد مدرسه شد دیگه فلج خواب هم از سرم پرید چون دیگه نمیتونستم زیاد بخوابم شاید روزی دوسه باردر روز فلج می شدم خیلی برام عادی شده بود.حتی یه بار تو خواب فلج که شدم هر چی تلاش کردم نتونستم بیدار شم ایام فاطمیه بود یه لحظه با خودم گفتم حضرت فاطمه رو صدا بزنم شاید کمکم کنه یه دفعه با ارامی و نا امیدی گفتم یا فاطمه همین که اینو گفتم یه نفر از در اتاق وارد شد یه مردی بود نه اینکه قیافه دیده باشم یا چیزی فقط یه حاله ای بود که متوجه مرد بودنش میشدم وقتی از در وارد شد اونم گفت یا فاطمه اومد بالای سرم دست کرد زیر بغلم مثل کسی که سرش از بالش اومده باشه پایین بلندم کرد گذاشتم بالاودراین حین با لحن غلیظ عربی گفت،( یا معز و یا مذل) یه مرتبه از خواب بیدار شدم .اون موقع تو یه شهر عرب نشین زندگی میکردیم .خودم خوب
این باور هم در فرهنگ عامه و هم در ادبیات آلمانی قدیم وجود داشته است.